قاصدک خیال من
سنگین کن پلکهای من
بچرخ، آرام آرام بچرخ
بکش تصاویر دلخواه من
و
و دوباره سبک کن من و چون پر کاه
رقصان با حرکاتی موزون و ریتمیک
گاه گاه دربرکه ای آرام
سوار بر قایقی کوچک
که صدای پرنده های کوچولوی رنگارنگ به گوش می رسد و
تنها تنها صدای آب
...
قاصدک خیال من
نذار پرپر بشی
ادامه بده
جسم آرام منو در ذهنم به تصویر بکش که دستهای خورشید هرزگاهی از لابلای درختان کوتاه و بلند
خودش و به تنم می رسونه
و تنها هستی خودشُ
به جسم من هدیه می ده که با طلسمش خوابم کنه
چه حس خوبی
.....چه حس آرومی
فروردین ۲۶، ۱۳۸۷
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
دست مريضا
ارسال یک نظر