مرداد ۱۵، ۱۳۸۷

ای داد

نمی خوام، اصلا نمی خوام زندگی حرفه ای داشته باشم، اصلا نمیخوام حرفه ای رفتار کنم، نمی خوام شغل حرفه ای داشته باشم. ای بابا دست از سرم بردارین دیگه.
فکر کردین من کی هستم که اینهمه توقع دارین تو هر زمینه ای موفق باشم. اصلا می خوام مثل آماتورها زندگی کنم، اصلا دلم نمی خواد کار حرفه ای کنم؟ به تو چه که اینهمه پیشنهادهای مختلف بهم میدی ... بابا دوست دارم، دوست دارم اونجوری که می پسندم رفتار کنم..... کار کنم.... زندگی کنم اصلا گور بابای کسی که اولین بار به حرفه ای بودن فکر کرده. هر چی می خوام تو یه محیط آروم و دور از استرس کار کنم، انگار تو گوشش نمی ره، حال هی پیشنهاد میده که قسمت فلان یا بهمان به نیرو نیاز داره و شما مناسبی، بابا دست بردار، درسته که از وضعیتم راضی نیستم اما خواستار کار بهتر و آروم تری هستم نه کار پشت میزی توی یه محیط خشن. میدونید اصلا ته ته دلم، کارم یه جورایی مربوط به هنر و ذوق و اینحرفهاست، اصلا اشتباه کردم رشته مهندسی خوندم. حالا رضایت دادی
بابا منم آدمم دلم می خواد با الگوی های خودم زندگی کنم.
از استرس، استرس می گیرم، یک کار آروم تو یه محیط آروم با زمانبندی خودم می خوام.

هیچ نظری موجود نیست:

 
Clicky Web Analytics