بابا این آدم همون آدمِ که تو بی رنگ دیده بودیش، به گمانت میشد
رو حرفهاش حساب کرد حق داری آخه همه رو مثل خودت میدونی و می بینی
گفته بودم مینای عزیز، به این گل که بظاهر کمی زیباست، اینقدر آب و نور نده...
تا به این اندازه مراقبت نکن، من مطمئن بودم که ریشَش خشک خشکِ...
فقط نمایی از گلبرگهاش نرم و رنگیه... اونم برای این که تورو اهلی کنه
چون میدونه که تو به قصه شازده کوچولو معتقدی اما خودش حتی یکبار هم نشنیده، یعنی گوشش بدهکار نبوده
و تنها ایراد کار این بوده که تو به اندازه تمام خوش زبونی اون، ساده لوح بودی
و حرفهاش تو دلت ته نشین شده و به این راحتی بالا نمی یاد چه برسه به بیرون اومدنش.
رو حرفهاش حساب کرد حق داری آخه همه رو مثل خودت میدونی و می بینی
گفته بودم مینای عزیز، به این گل که بظاهر کمی زیباست، اینقدر آب و نور نده...
تا به این اندازه مراقبت نکن، من مطمئن بودم که ریشَش خشک خشکِ...
فقط نمایی از گلبرگهاش نرم و رنگیه... اونم برای این که تورو اهلی کنه
چون میدونه که تو به قصه شازده کوچولو معتقدی اما خودش حتی یکبار هم نشنیده، یعنی گوشش بدهکار نبوده
و تنها ایراد کار این بوده که تو به اندازه تمام خوش زبونی اون، ساده لوح بودی
و حرفهاش تو دلت ته نشین شده و به این راحتی بالا نمی یاد چه برسه به بیرون اومدنش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر